کنار آمدن با چاقی مفرط و اثرات اجتماعی آن
مقابله با جنبههای عاطفی اضافهوزن، عامل اصلی در موفقیت در درمان چاقی مفرط است؛ چاقی مفرط دارای پیامدهای روانشناختی است. علاوه بر این، بدنامی اجتماعی ناشی از چاقی مفرط، اغلب روی تواناییهای فرد برای مقابله مؤثر با عوامل اصلی که باعث این بیماری همهگیر در دنیای مدرن میشود، تأثیر میگذارد.
عاطفی
اگرچه دلایل چاقی مفرط با چندین فاکتور فیزیکی (مانند ژنتیک، کمتحرکی و رژیم غذایی نامناسب) مرتبط است، اما شیوه زندگی و رژیمهای غذایی که افراد انتخاب میکنند، اغلب ناشی از افکار و احساسات آنها میباشد.
احساس افسردگی، اضطراب یا ناراحتی، بهویژه هنگامیکه با استرس و الگوهای تفکر منفی همراه باشد، ممکن است فرد را به سمت پرخوری سوق دهد.
در حقیقت، چاقی مفرط با سایر اعتیادها مانند اعتیاد به الکل و مواد مخدر مقایسه میشود، به این دلیل که برخی عوامل یکسان در آنها نقش دارند. مثلاً طبق انجمن روانشناسی آمریکا، «تصورات منفی شخص درباره خود، همراه با افسردگی، 2 مورد از رایجترین عواملی هستند که باعث روی آوردن به غذا برای غلبه بر احساسات میشوند».
طبق مقاله مجله روانشناسی امروز، «افراد چاق بیشتر در معرض عوامل خارجی قرار دارند، در حالی که افراد لاغر بر سیستم داخلی خود، که به آنها میگویند به اندازه کافی غذا خوردهاند، تکیه میکنند». این تفاوتها در موازات نتایج تحقیقات در مورد اعتیاد به الکل و مواد مخدر قرار دارند، از این حیث که افراد چاق چالشهای مشابهی (مانند پاسخگویی به عوامل خارجی) با افراد معتاد به الکل و مواد مخدر دارند.
تا زمانیکه فرد نتواند با جنبههای احساسی پرخوری مقابله کند، مقابله با چاقی مفرط دشوار خواهد بود. تغییر دیدگاه و افکار و رسیدگی به عوامل احساسی با این مشکل در ارتباط است و نیازمند یک رویکرد درمانی اساسی میباشد.
پرخوری و چاقی مفرط
پرخوری به معنای مصرف مقدار زیادی غذا در یک بازه زمانی کوتاه (مثلاً چند ساعت) و به دنبال آن احساس از دست دادن کنترل میباشد.
زنان کمی بیشتر از مردان در معرض چاقی مفرط هستند، اما بیشتر احتمال دارد که تحتتأثیر چرخه چاقی مفرط – افسردگی قرار گیرند. در حقیقت، یک مطالعه در سال 2008 نشان داد، احتمال افسردگی در زنان چاق 37 درصد بیشتر از سایرین است.
مطالعه دیگری روی زنان چاق نشان داد، اندکی بیش از نصف (51 درصد) افرادی که به اختلال پرخوری مبتلا هستند، سابقه افسردگی شدید دارند.
طبق مقاله مجله Cerebrum، «با توجه به اینکه پرخوری بهطور گستردهای بهعنوان وسیلهای برای کنترل احساسات ناخواسته دیده میشود، برخی از روشهای درمانی توانایی کنترل احساسات بیمار را هدف قرار میدهند».
نمونهای از درمان با هدف تنظیم احساسات، روش رفتاردرمانی دیالکتیک (DBT) است.
DBT یک درمان شناختی است که بر ایجاد تحمل روی احساسات، آگاهی ذهن، مهارتهای کنار آمدن و اثربخشی در روابط فردی، تمرکز میکند. تحقیقات نشان میدهند افرادی که اصول DBT را میآموزند، کاهش چشمگیری در پرخوری تجربه میکنند.
افسردگی و چاقی مفرط
اغلب، چاقی مفرط با افسردگی همراه است. این دو بیماری مانند یک زنجیره عمل میکنند و یکی علائم دیگری را تشدید میکند.
پرخوری اغلب منجر به احساس گناه و عذاب وجدان در فرد میشود که در نهایت باعث میشود فرد احساس شکست و افسردگی داشته باشد. افسردگی ممکن است فرد را به سمت پرخوری، بهعنوان راهی برای کنار آمدن با احساسات سوق دهد.
قبل از اینکه درمان چاقی مفرط مؤثر باشد، بسیاری از افراد باید به دنبال درمان پزشکی برای افسردگی خود باشند.
جسمی
درست مانند چرخه منفی پرخوری و افسردگی، استرس و افسردگی نیز میتوانند یکدیگر را تقویت کنند و این میتواند منجر به تغییر در عادات غذایی طبیعی و در نهایت چاقی مفرط شود.
برای مثال، متداول است فردی که در یک رابطه ناکارآمد قرار دارد یا دچار یک آسیب عمده شده است، بهطور ناگهانی شروع به پرخوری کند، بهویژه با خوردن غذاهایی که کالری زیادی دارند و به غذاهای راحت معروف هستند. افسردگی میتواند انگیزه داشتن برای ورزش و انجام سایر فعالیتهای فیزیکی را دشوار کند.
بهمحض اینکه این بیانگیزگیها و عادات غذایی بد ایجاد شوند، پس از مدتی به عادات طولانیمدت تبدیل میگردند و منجر به کمتحرکی، پرخوری مزمن و چاقی مفرط میشوند. باز هم تأکید میکنیم، غلبه بر چاقی مفرط به معنی غلبه بر عوامل تنشزای زمینهای (مانند اندوه و شکست) است که باعث افسردگی و در نهایت عدم تحرک و پرخوری میشوند.
اجتماعی
مواجهه با بسیاری از پیچیدگیهای چاقی مفرط، چالشی است که باید در جامعه پذیرفته شود. نهتنها فردی که چاق تشخیص داده شده باید نبرد شخصی خودش را انجام دهد، بلکه همه افراد باید با هم کار کنند تا بدنامی اجتماعی این بیماری را برطرف نمایند، به دلیل اثرات مخربی که روی افرادی دارد که در تلاش برای غلبه بر چاقی مفرط هستند.
با توجه به اینکه تقریباً نیمی از افراد دارای اضافهوزن یا چاق هستند، باید نسبت به نیازهای افراد چاق حساسیت بیشتری به خرج داده شود. طبق تحقیقات، «بدنامسازی افراد چاق، سلامتی را تهدید میکند، ناسازگاریهای سلامتی ایجاد میکند و در اقدامات مؤثر برای برطرف کردن چاقی مفرط اختلال ایجاد میکند. این یافتهها، بدنامی چاقی مفرط را بهعنوان یک مسئله عدالت اجتماعی و یک اولویت برای بهداشت عمومی برجسته میکند».
مقابله با بدنامی اجتماعی ناشی از چاقی مفرط
بدنامی ناشی از چاقی مفرط یک مشکل فراگیر در سایر کشورها است. افراد چاق یا دارای اضافهوزن در بسیاری از زمینههای زندگی خود مانند شغل، مراقبتهای بهداشتی، تحصیل و روابط، دچار مشکل هستند. برای کسانی که چاق هستند، مقابله با این ننگ اجتماعی میتواند یک تجربه روزانه مرتبط با استرس روانی، پرخوری، پرهیز از ورزش و افزایش هورمون استرس یعنی کورتیزول باشد.
تصویری که هر فرد از خود دارد، یک عامل مهم در چگونگی مقابله با چاقی مفرط است. اینکه افراد چاق نسبت به خود چه احساسی دارند، ارتباط زیادی با بدنامی یا ننگ اجتماعی دارد. مطالعهای در سال 2015 نشان داد که، هنگام مقابله با چاقی مفرط، احساس فرد نسبت به خود و پاسخ وی به بدنامی اجتماعی میتواند بهمرور تغییر کند.
بنابراین، مردم چگونه برای بهبود تصویری که از خود دارند، با ننگ ناشی از چاقی مفرط کنار میآیند؟ نمونههایی از راهکارهای مقابلهای که مردم برای مقابله با چاقی مفرط بهکار میگیرند عبارت است از:
- ترک کردن موقعیت
- پاسخ مثبت دادن
- استفاده از گفتگوی درونی مثبت
- استفاده از ابزارهای پذیرش خود
اگرچه پاسخهای مقابلهای بسیاری شناسایی شدهاند، اما هنوز تحقیقات بالینی کافی برای اثبات اینکه کدام یک از راهکارها برای مقابله با چاقی مفرط مؤثر هستند، وجود ندارد.
کاربردی
اصطلاح «مقابله» به تلاشهای رفتاری و شناختی فرد برای مقابله مؤثر با خواستههای بیرونی و درونی اشاره دارد. راهکارهای مقابلهای متفاوت بسیاری وجود دارد.
مقابله با چاقی مفرط معمولاً نیازمند یک رویکرد چند رشتهای (تیم حرفهای) است. «تیم» متشکل از افراد متخصصی برای مقابله با مشکلات چندوجهی مربوط به چاقی مفرط (مانند عزتنفس، احساسات و افکار منفی) است.
فقط تغییر رژیم غذایی فرد یا افزایش فعالیتهای فیزیکی کافی نیست. شما باید اساساً دیدگاهتان نسبت به خود و نحوه مقابله با استرس و احساسات منفی را تغییر دهید.
کارهای زیادی برای کمک به شما وجود دارند که میتوانید انجام دهید.
- برای رسیدگی به افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روحی با یک روانپزشک، روانشناس یا حتی مشاور صحبت کنید.
- یک مربی کاهش وزن برای کمک به تعیین اهداف واقعبینانه و کار روی مسائل رفتاری، استخدام کنید.
- به یک گروه پشتیبانی مانند کسانی که در مرکز اجتماع محلی، بیمارستان یا مدرسه هستند، بپیوندید.
- برای نوشتن احساسات مرتبط با عادات غذایی از جمله مقدار غذا، غذایی که میخورید و زمان، یک دفتر تهیه کنید تا دیدگاهی کلی در مورد عوامل محرک غذا خوردن به شما بدهد.
- سایر اعضای خانه را در عادات غذایی سالم مشارکت دهید، زیرا درمانهای چاقی مفرط موفق نشان دادهاند که با حمایت اعضای خانواده، امکان دستیابی به این هدف بیشتر است.
- با کسی که هدف مشترک کاهش وزن دارد ارتباط برقرار کنید و برای حفظ انگیزه از این دوستان کمک بگیرید.
- هنگام وسوسه برای خوردن غذاهایی که ارزش تغذیهای ندارند یا هنگام نیاز به حمایت برای ادامه تغییر سبک زندگی و رسیدن به سایر اهداف، با دوستانتان که اهداف مشترک دارید، تماس بگیرید.
- احساسات استرسزا یا منفی را بنویسید، بهخصوص آنهایی که باعث پرخوری و پرهیز از فعالیتهای فیزیکی میشوند.
مطالعات نشان دادهاند که افراد مبتلا به چاقی مفرط که میتوانند استرس خود را ابراز کنند (از طریق ارتباط کلامی یا نوشتن احساسات خود)، قادرند اثرات منفی استرس روی زندگی خود را کاهش دهند.
بهجای نگرانی در مورد شکست در پایبندی به رژیم غذایی یا برنامه تمرینی، در نظر داشته باشید که افکار و احساسات زمینهای ممکن است باعث عود مجدد شوند. سپس، با یک متخصص (مانند یک مشاور یا روانپزشک) صحبت کنید تا برنامهای برای مقابله با احساسات بد و افکار منفی تنظیم کند.
دیدگاهتان را بنویسید